متن در مورد رفتن به سفر ، کربلا و متن زیبا درباره مسافرت رفتن و همسفر خوب

متن در مورد رفتن به سفر

متن در مورد رفتن به سفر ، کربلا و متن زیبا درباره مسافرت رفتن و همسفر خوب
متن در مورد رفتن به سفر ، کربلا و متن زیبا درباره مسافرت رفتن و همسفر خوب همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

متن در مورد رفتن به سفر

و تلنگر خوردم
که سفر نزدیک است
باید چمدان بر بندم
زندگی
ایستگاهی ست
در حین سفر
⇔⇔⇔⇔

متن در مورد رفتن به سفر کربلا

در من کوچه ای است
که با تو در آن نگشتم سفری است
که با تو هنوز نرفته ام روزها
و شب هایی است که با تو به سر نکرده ام
و عاشقانه هایی
که با تو هنوز نگفته ام

متن در مورد رفتن عشق به سفر

هیچکس نمی فهمد
پالتو با دستکش های چرم کافی نیست
گاهی بیرون رفتن در این هوا،
دلِ گرم می خواهد..
⇔⇔⇔⇔

متن عاشقانه در مورد رفتن به سفر

ای سفر کرده من زود بیا
ای دوچشمت غزلم زود بیا
من و این زمزمه ی تنهایی
من و این برزخ بی فردایی
شده ام همچو گلی پژمرده
دلم از رنج غمت افسرده..
⇔⇔⇔⇔

متن درباره رفتن به سفر

از کوی تو رفتم من
تا دل بشود آرام
بیهوده سفرکردم
وقتی که تو مـاوایی

شعر در مورد رفتن به سفر

آنکه دوستش داشتم
مسافری بود
همیشه در دست‌هایش چمدانی و
در جیب هایش بلیطی برای نماندن بود
اما از لب هایش حرفی از رفتن نمی ریخت
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره رفتن به سفر

و آغاز سفر یادم نیست
و می اندیشم
کدامین دست مرا
چنین آغشتۀ عشق
در ایستگاهی پیاده کرده است
که ریل هایش
از زاویه خارج شده اند
و من
به آخر دنیا رسیده ام
بی آنکه سفر کرده باشم.
⇔⇔⇔⇔

متن در مورد رفتن به سفر

بعد از رفتنت
نسبت به هر چیزی دلهره دارم!
به باز شدن در
زنگ تلفن
پیامک گوشی
صدای آشنا
نم باران
راه همیشگی 
دلهره هایی که
هیچ کدامشان
تو نیستی..!

متن در مورد رفتن به سفر کربلا

با آمدن ات فریب ام دادی یا با رفتن ات ؟
کاش هرگز تو را نمی دیدم تا همیشه سراغ ات را
از فرشتگان می گرفتم تا تلخ ترین شعرم را
هرگز در گوش خدا نمی خواندم
کاش هرگز تو را نمی دیدم
آن وقت نه بغضی در گلویم بود
نه دل شدگی و نه مشتی شعر
⇔⇔⇔⇔

متن در مورد رفتن عشق به سفر

سال‌ها بعدِ رفتنت
هربار که از پنجره به کوچه نگاه می کنم
برایم دست تکان می دهی
با چمدانی که
همه چیز را بُرد
حتی همین کوچه را،
همین پنجره را،
چشم هایم را،
ادامه ی این شعر را…
⇔⇔⇔⇔

متن عاشقانه در مورد رفتن به سفر

هزار سال
پیش از آنکه جاده را رفتن آموخته باشند     
دلتنگِ تو بودم،
انگار
هزار سال منتظر بودم
بیایی پشت پنجرۀ اتوبوس
برایم دست تکان بدهی،
تا این شعر را برایت بنویسم

متن درباره رفتن به سفر

وقتی سفر
دوست داشتن تو باشد
رفتن هم
آمدن است.
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد رفتن به سفر

اوست نشسته در نظر
من به کجا نظر کنم
اوست گرفته شهر دل
من به کجا سفر برم.
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره رفتن به سفر

آستین خیس پیراهنم
طعم شور عشق می دهد
 گریه کجا بود!
یادت رفته سفر سه روزه ات را !؟
دلتنگی ات، جاده ها را چقدر بارانی کرد!؟
بعد گفتی:
مرد که گریه نمی کند!
گفتم:
گریه نیست عزیزکم
فقط چشم هایم به دور شدنت کمی آلرژی دارند!
حالا دور شدنت خیلی طولانی شده
می ترسم،
تمام جاده ها را آب ببرد!

متن در مورد رفتن به سفر

آدم ها می آیند
گاهی در زندگی ات می مانند 
گاهی در خاطره ات
آن ها که در زندگی ات می مانند
همسفر می شوند
آن ها که در خاطرت می مانند
کوله پشتیِ تمامِ تجربه آتی برای سفر 
گاهی تلخ
گاهی شیرین
گاهی با یادشان لبخند می زنی
گاهی یادشان لبخند از صورتت بر می دارد
اما تو لبخند بزن
به تلخ ترین خاطره هایت حتی
بگذار همسفر زندگی ات بداند
هرچه بود؛ هرچه گذشت
تو را محکم تر از همیشه و هر روز
برای کنار او قدم برداشتن ساخته است

Comments

Popular posts from this blog

شعر در مورد حق الناس ، شعر و متن در مورد حق و ناحق + مال مردم خوری

تعبیر خواب سیب زمینی جوانه زده ؛ معنی دیدن سیب زمینی جوانه زده در خواب

تعبیر خواب تسبیح سبز ، معنی دیدن تسبیح سبز در خواب های ما چیست